دادستان محترم تهران
با سلام و احترام ،
لطفن به خاطر نجات جان یک دختر بیگناه به عرایض بنده توجه کنید. این دختر از جنس همان دخترکانی است که شما یک بار در مقاله تحقیقی خود در مورد قتل های ناموسی در همایشی ارائه دادید. من که تنها برای نجات جان محمد رضا حدادی که طناب دار بالای سرش بود آمده بودم، چند دقیقه ای وقتتان را گرفتم و کپی پرونده محمد رضا را که در ازای دو میلیون تومان پول برای کمک به خانواده اش در روستایی اطراف شیراز، در 15 سالگی ارتکاب قتلی را به عهده گرفته بود، به شما دادم. آن روز شما گفتید: «استان فارس حیطه کاری من نیست ولی تلاش خودم را می کنم.» نمی دانم تلاشی کردید یا نه، ولی خوشبختانه محمد رضا هنوززنده است.
جناب آقای جعفری دولت آبادی، تهران حیطه کاری شما است و من از شما تقاضا می کنم نگذارید شیرین علم هولی را در زندان اوین اعدام کنند.
شیرین در اینجا مادری ندارد که بتواند بگوید بر او چه گذشته و چرا از خانه فرار کرده و به کردستان عراق رفته. او در یکی از روستاهای اطراف ماکو در خانواده ای 13 نفره و فقیر به دنیا آمده است، مسئولیت نگهداری از خواهران و برادران کوچکتر خود را داشته و هرگز به مدرسه نرفته است. در واقع، او نه کودکی کرده و نه از جوانی لذتی نصیب اش شده است. شیرین یک هفته قبل از ازدواج اجباری و قبیله ای و برای فرار از مشقت های زندگی اش از خانه فرار می کند.
آقای دادستان من مطمئن هستم شما شیرین علم هولی را می شناسید چون از همان دخترانی است که شما در مقاله تان با دلسوزی از آنان یاد کردید و گفتید باید خیلی تلاش کنیم، ما مسئولیم. البته که ما مسئولیم و همین احساس مسئولیت است که مرا وادار به نوشتن چنین نامه ای کرده است.
آقای دادستان من هم این دختران را خوب می شناسم که به شدت با فقر اقتصادی و فرهنگی دست بگریبانند و نمی توانند شرایط تحمیل شده را قبول کنند و برای تغییر وضعیت زندگی شان گاه به بیراهه می روند.
آقای دادستان
شیرین تا کنون دوبار دست به خودکشی زده. کشتن او هنر نیست زندگی بخشیدن به او هنر است. شیرین دختری بسیار مهربان، پاک و با هوش است. او عضو فرهنگی و ورزشی زندان نسوان اوین است و تمامی کلاس های فرهنگی را در یک سالی که در بند عمومی است به پایان رسانده، سفالگری ماهر و قالیبافی هنرمند است.
زندگی را از او نگیرید.
او بی گناه است. ستمی که بر او روا داشته شده سه گانه است او یک دختر فقیر کرد است که به اعدام محکوم شده و فرصتی نیست تا نجات او. خواهش می کنم شیرین را نجات دهید.
با تشکر : خدیجه مقدم
سلام
پاسخحذفنمیدونم چطوری احساساتم رو بیان کنم از اینکه هموطنان من از کرد و فارس و بلوچ و ... اینگونه بدست این جنایتکاران پرپر میشن . میخواستم بگم من به عنوان یک فارس با همه اقوام دیگه ایرانی احساس همدردی دارم و آرزو میکنم سران رژیم به خودشون بیان و حکم وحشیانه اعدام برای همیشه در ایران لغو بشه تا شاهد مرگ عزیزانی مثل شیرین ، حبیب و فرزاد کمانگر نباشیم.
ای خدا من شب و روز ندارم از اینکه میبینم هموطنانم اینطور دارن سختی میکشن بخاطر اینکه طرز فکرشون فرق میکنه به خاطر بهایی بودن یا سنی بودن وهمجنسگرا بودن باید کشته بشن.
خدایا به این بندگانت رحم کن .
ممنون از حرفهای دلنشین شما. خسته نباشید می گویم به کسانی که این سایت را راه انداخته اند. چرا اینجا اینهمه خلوت است؟ نسرین بصیری
پاسخحذف